این روزها وقتی دانشآموزی را برای پاسخگویی در سر کلاس درس صدا میزنم، بیش از هر کلمهای، واژه «استرس» را میشنوم. زمانی که از دانشآموزی میپرسم: چرا درس بلد نیستی؟ میشنوم: من خواندهام و آماده هستم، اما پای تخته یا سر جلسه آزمون کتبی دچار استرس میشوم و همه چیز را فراموش میکنم.
باید بپذیریم که سخن از استرس ناشی از آزمون و پرسش درسی، گاه بهانهای است از سوی برخی از دانشآموزان تا عدم آمادگی خود را در پشت این ادعا پنهان نمایند؛ اما گاه با دانشآموزی برخورد میکنیم که به دلیل استرس نمیتواند توانمندیهای خود را ارایه دهد. این مساله در آزمونهای پایان ترم، بویژه در آزمون سراسری، بیشتر به چشم میخورد. داوطلبانی با چهرههای نگران، دستانی یخ کرده و قلبهایی چنان تپنده که گویی میخواهند از قفسه سینه فرار کنند! میزان استرس برخی از داوطلبان تا حدی است که سر جلسه آزمون دچار حالت تهوع میشوند و نمیتوانند به سؤالها پاسخ دهند.
چه باید کرد؟ با این استرسی که میتواند دقت و تمرکز را بشدت کاهش دهد و روی نتیجه آزمون تاثیر منفی قابل ملاحظهای بگذارد، چگونه میتوان مقابله نمود؟
کلی مک گونیگال، استاد روانشناسی دانشگاه استنفورد و متخصص روانشناسی سلامت، بهترین راه را برای رسیدن به یک نتیجه مطلوب، پذیرفتن و حتی مفید دانستن استرس میداند.
وی در این باره میگوید: «هنگام استرس زیاد، قلب شما به تپش میافتد و سریعتر نفس میکشید؛ حال اگر شما از این حالت واهمه داشته باشید، رگهایتان منقبض میشود و میتواند موجب مشکلات جبران ناپذیری مانند بیماریهای قلبی و عروقی شود؛ اما اگر توجه داشته باشید که تپش قلب و تنفس سریع باعث میشود که اکسیژن بیشتری به مغز شما برسد، بدنتان آمادگی پذیرش این تغییر و تحول را خواهد داشت و رگهایتان منقبض نخواهد شد. شما همان تپش قلب را خواهید داشت؛ اما عروق خونی در حالت عادی باقی میماند و در واقع اتفاقی که میافتد خیلی شبیه لحظاتی است که لذت و شجاعت را تجربه میکنید؛ در نتیجه، بیقراریتان کمتر میشود و اعتماد به نفس بیشتری پیدا میکنید.»
یافتن یک همدل و همزبان، راه مبارزه با استرس
انسان یک موجود اجتماعی است و برای زندگی اجتماعی آفریده شده است؛ در این میان، هورمون «اکسی توسین» به عنوان یک هورمون عصبی، غریزه اجتماعی بودن مغز انسان را تنظیم میکند و همدلی انسان را افزایش میدهد و حتی فرد را ترغیب میکند تا حمایت کسانی را که برایشان اهمیت قایل است، جلب کند.
در واقع ما باید هورمون اکسی توسین داشته باشیم تا مهربانتر و دلسوزتر شویم؛ اما آنچه که اکثر افراد نمیدانند، این است که اکسی توسین، هورمون استرس است.
کلی مک گونیگال در این باره میگوید: «وقتی اکسی توسین در پاسخ به استرس ترشح میشود، شما را تحریک میکند و به گونهای به شما انگیزه میدهد تا جویای حمایت باشید و احساستان را با کسی در میان بگذارید؛ زیرا وقتی یکی دیگر با مشکلاتتان درگیر میشود، میتوانید از حمایت او برخوردار شوید؛ این به معنای آن است که وقتی برای شما لحظات دشواری در زندگی پیش میآید، استرس کمک میکند تا در بین کسانی باشید که دوستشان دارید و دوستتان دارند؛ به عبارت دیگر، این هورمون با ویژگیهای خاص خود، روابط اجتماعی ما را تقویت میکند. همچنین هورمون اکسی توسین به احیای سلولهای قلب کمک میکند و هر گونه آسیب ناشی از استرس را بهبود میبخشد.»
پس بهتر است هنگامی که استرس زیادی را تجربه میکنید، به سراغ دوستی همدل، یاوری دلسوز یا مشاوری مجرب باشید و مشکل خود را با او در میان بگذارید و مطمین باشید که بیان کردن مشکلتان با وی و احساسی که دارید، میتواند شما را به آرامش برساند؛ در ضمن از گفت و گو با افرادی که به شما انرژی منفی میدهند، خودداری کنید.
سخن آخر
در یک تحقیق علمی در آمریکا، سی هزار انسان بزرگسال در طی هشت سال مورد بررسی قرار گرفتند. افرادی که استرس خیلی زیادی را در سال گذشته تجربه کرده بودند، ۴۳ درصد افزایش خطر مرگ داشتند؛ البته این فقط شامل کسانی میشد که باور داشتند استرس برای سلامتی آنها زیان آور است؛ اما کسانی که استرس زیادی را تجربه کرده بودند، ولی عقیدهای بر مضر بودن استرس نداشتند، کمترین ریسک مرگ و میر را داشتند. ریسک مرگ و میر این افراد، حتی کمتر از کسانی بود که استرس نسبتاً کمی را در سال گذشته تجربه کرده بودند.
میخواهیم بگوییم که استرس در عصر حاضر و در جوامع کنونی، بخش جداییناپذیری از زندگی ما شده است و ما نمیتوانیم آن را از زندگیمان حذف کنیم؛ اما اگر آن را بشناسیم، از آن نترسیم و آمادگی روبرو شدن با آن را داشته باشیم، داشتن استرس مشکل بزرگی نخواهد بود.
کلی مکگونیگال، با اشاره به همین نکته، میگوید: «اگر ذهنیتتان را نسبت به استرس عوض کنید میتوانید پاسخ بدنتان را هم به استرس تغییر دهید. باید هر وقت دچار استرس زیاد میشوید، به خود بگویید این بدن من است که دچار تغییر حالت فیزیکی شده است و اکنون با این تغییرات فیزیکی، به من کمک میکند تا از پسِ چالش موجود برآیم.»
اگر هنگام استرس توجه داشته باشید که تپش قلب و تنفس سریع باعث میشود که اکسیژن بیشتری به مغز شما برسد، بدنتان آمادگی پذیرش این تغییر و تحول را خواهد داشت، و شما همان تپش قلب را خواهید داشت، اما عروق خونی در حالت عادی باقی میماند؛ در نتیجه، بیقراریتان کمتر می شود و اعتماد به نفس بیشتری پیدا میکنید.