در دوران جمعبندي تقريباً همهي دانشآموزان دغدغهي مشتركي دارند: «فاصلهي كوتاهي تا كنكور مانده است و هنوز كتابهايي را نخوانده يا نيمهكاره گذاشتهام.»
اگر فرصت را صرف خواندن مباحث باقيمانده كنيم، تسلط خود را بر آنچه تاكنون خواندهايم از دست ميدهيم و اگر به فكر تسلط بر موضوعات مطالعهشده باشيم، با مطالبي كه تاكنون فرصت نكردهايم بخوانيم چه كنيم؟ بگذاريد پرسشي را طرح كنيم: اگر كنكور را دو ماه به عقب بيندازند، آيا قول ميدهيد دو هفتهي مانده به كنكور مجدداً اين دغدغه را نداشته باشيد؟ مسلماً نه! حتي اگر بيشتر از دو ماه هم كنكور عقب بيفتد، باز هم همين دغدغه، مشكل محوري عدهي زيادي از دانشآموزان خواهد بود.
خوب! پس چاره چيست؟مثالي بزنيم:از صبح به باغ ميوهاي رفتهايم تا سيب بچينيم و عصر، بار كاميونها كنيم تا به سردخانه ببرند. تا عصر سخت كار كردهايم و هر يك به فراخور حال خويش، مقداري سيب چيدهايم. حال اطلاع ميدهند كاميونها آمدهاند و فقط دو ساعت وقت داريم سيبها را بار كنيم. كدام راه عاقلانهتر است؟ هنوز به چيدن مقدار بيشتري سيب ادامه دهيم يا آنچه را كه چيدهايم در جعبه بگذاريم و بار كاميونها كنيم؟ اگر به چيدن ادامه دهيم، مسلم است كه مقدار سيب بيشتري خواهيم داشت؛ اما وقتي سرگرم اين كار هستيم، كاميونها ميروند و سيبها بر زمين ميمانند و خواهند گنديد؛ يعني همهي حاصل كارمان يا بخش مهمي از آن، از بين خواهد رفت. در حالي كه اگر بتوانيم در فرصت باقيمانده، همهي سيبها را «جمعآوري» و بار كاميونها كنيم، تمام حاصل خود را از آنِ خويش كردهايم.
اكنون نيز بايد همهي آنچه را خواندهايم، از آنِ خويش كنيم؛ يعني بر آن مسلط شويم. وسوسهي مطالعهي مباحث جديد در دوران جمعبندي، منجر به از دست دادن تسلط بر بخش مهمي از آموختهها خواهد شد و نتيجهي مطلوب را در كنكور نخواهيم گرفت. پس مصممتر از هميشه براي «دوران جمعبندي» آماده شويد.